متن اشعار مداحی حاج محمود کریمی شب تاسوعا محرم 93
مناجات با امام زمان
بی تو شب و روزم جز خون جگری نیست
یک سر بزن این جا هر جا تو نباشی خبری نیست
امشب شب اشک امشب شب دریاست
ما چشم به راهیم گفتی که میایی مجلس عباس
عباس یعنی شمع بزم هاشمیون
عباس یعنی ماه بین فاطمیون
عباس یعنی شیر یعنی شیر حیدر
عباس یعنی کربلا را میر و لشکر
عباس یعنی حیدری دیگر به پیکار
عباس یعنی میر و سقا و علمدار
عباس یعنی نور مصباح هدایت
روضه 1
عباس یعنی نور مصباح هدایت
عباس یعنی کشته ی راه ولایت
عباس یعنی شیر مرد از خورد سالی
عباس یعنی زاده ی مولی الموالی
عباس یعنی ماه شب های مدینه
عباس یعنی آرزوهای سکینه
عباس یعنی دست دست حی داور
عباس یعنی خون ثارالله اکبر
عباس یعنی مظهر کل حقایق
عباس یعنی باب حاجات خلایق
عباس یعنی لاله ای در چشم صحرا
عباس یعنی شعله ای در قلب دریا
عباس یعنی لنگر فلک ولایت
عباس یعنی جلوه ای تا بی نهایت
عباس یعنی عاشقی بی دست و بی سر
عباس یعنی کشته ی صد پاره پیکر
عباس یعنی باب باب الله اعظم
عباس یعنی غیرت الله مجسم
ارث ادب از مادرش ام البنین داشت
ارث شجاعت از امیرالمومنین داشت
عبد خدا ابن اخ و عم ولی بود
روی علی پشت حسین ابن علی بود
تنهای تنها قدرت صد لشکرش بود
آخر دعای فاطمه پشت سرش بود
در قلب دریا تشنه تاب و تبش بود
آب بقا لب تشنه ی داغ لبش بود
عباس در دنیا و عقبا با حسین است
فریاد هر زخمش هزاران یا حسین است
با آن جلال و عزت و آقایی او
مشهور شد در کربلا سقایی او
با آنکه خود بر شهریاران شهریار است
سرباز سقا و امیر و پاسدار است
لب تشنه پا بیرون نهاد از آب عباس
دریا صدا میزد مرا دریا عباس
وقتی جوان مردی و او را کرد احساس
دریا صدا زد آفرین عباس عباس
الحق در مردانگی مرد آفرینی
الحق که فرزند امیر المومنینی
در پاسخ این غیرت و ایثار و صبرت
تا صبح محشر آب گردد دور قبرت
مدح تو ای باب المراد کل عالم
باشد فزون تر از هزاران نخل میثم
روضه 2
من کنار تو هستم و دشمن
گرد جسم تو جشن میگیرد
فکر خیمه بدون تو هرگز
تو نباشی رقیه میمیرد
تو نباشی خدا به خیر کند
لشکر شام شیر میشود و
تو نبشی خدا به داد رسد
حرم آماج تیر میشود و
تو نباشی رباب میمیرد
اصغر از تیر سیر میشود و
تو نباشی و من نباشم وای
عصمت الله اسیر میشود و
----------
دیدم از دور ای علمدارم
پاره پاره شدی ز سر نیزه
هر که یک قسمت از تنت را برد
زمینه1
مستان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر مستان سلامت میکنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را پر دار از او
من کس نمیدانم جز او مستان سلامت میکنند
بسم الله ای روح البقا بسم الله ای شیرین لقا
بسم الله ای شمس و ضحی بسم الله ای عین الیقین
------
ای ابر خوش باران بیا ای مستی یاران بیا
ای شاه دل داران بیا مستان سلامت میکنند
آن میر غوغا را بگو مستان سلامت میکنند
آن شور و سودا را بگو مستان سلامت میکنند
آن قد رعنا را بگو مستان سلامت میکنند
آن میر مه رو را بگو و آن چشم جادو را بگو
آن شاه خوش خو را بگو مستان سلامت میکنند
این کیست این این کیست این
این ذکر طوفانیست این
این عشق طوفانیست این
این ذکر ربانیست این
این گوهر جانیست این
این دلبر مولاست این
این گوهر زهراست این
این دلبر طاهاست این
این ثانی مولاست این
بسم الله ای خون خدا بسم الله ای شهد بلا
ای ساکن کرب و بلا یابن امیر المومنین
زمینه 2
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها
از غصه آب شدم خونه خراب شدم
شرمنده زینب و روی رباب شدم
مادر اومده بالا سرم
غرق خون شده پا تا سرم
محشری شده برا سرم
ای برادرم
------
غوغای حمله ی دشمن به گوش میاد
جدا شده دستم و خونم به جوش میاد
دوره میکنن من و تو رو جان
مادرت پاشو برو جای من بگیر
سیل لشکرو
برو داداش قد کمون من دیگه تو میمونی بدون من
داره میباره بارون از چشات
روی چشای غرق خونم
-------
تنها هستی و من بی تاب و مظطرم
چه جوری تنها بری از میدون تا حرم
داغ غربتت رو جیگرم
تنها میمونی اگه برم
پیش من نمون برو حرم
ای برادرم
دیگه چیزی نمونده یا اخا که عالمی و بی قرار کنی
دیگه چیزی نمونده پیش تو
یه نفری می خوای چیکار کنیواحد
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من کی ام صدق و صفایم مهر و وفایم
باب المرادم مشکل گشایم
من کی ام دست حسین ابن علیم دست خدایم
کی ام فرمانده ی کل قوای کربلایم
کی ام صاحب لوای سبط خیر المرسلینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من کی ام احمد خصالم من کی ام حیدر مثالم
من کی ام کوه جلالم
من کی ام بهر کمالم
من کی ام سرباز قرآن
من کی ام سقای عالم
من کی ام یک کربلا ایثار و عشق و حالم
من کی ام فخر زمانم
من کی ام ماه زمینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من کی ام شیر شجاعت
کی ام مرد شهادت
کی ام عشق و ارادت
منم زهد و عبادت
منم لطف و کرامت
منتم مجد و سعادت
منم نسل ولایت
منم اصل عبادت
من کی ام آن کو علی بوسیده دست نازنینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من کی ام روح حقایق
من کی ام پشت حسینم
من کی ام ماه بنی هاشم چراغ عالمینم
من کی ام من چار عین الله را نور دو عینم
من کی ام بر دامن مولا زیب و زینم
من کی ام در مجلس اهل ولا شور آفرینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من کی ام باب الحسینم
من کی ام ابن الامامم
من کی ام بر آل هاشم در زمین ماه تمامم
من کی ام خون خدا فرزند زهرا را غلامم
من کی ام فرمانروای لشکر خون و قیامم
من کی ام سجاده ی عشاق را مهر جبینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
من حسین ابن علی را با تن تنها سپاهم
من به گرد خیمه ی شمس ولایت قرص ماهم
من خلایق را چه در دنیا چه در عقبا پناهم
من فرا تر از شهیدان در مقام و قدر و جاهم
من شفیع و یاور میثم ب هروز واپسینم
من کی ام عباس فرزند امیر المومنینم
آن یکی بوسید دستش دیگری بوسید پایش
این یکی گفتا برگو کیستی ای نازنینم
گفت من ماه بنی هاشم سرور قلب زهرا
شبل حیدر زاده ی آزاده ی ام البنینم
معنی درس وفایم فانی راه بقایم
جرعه نوش چشمه ی عشق امیر المومنینم
الا نوحوا الا نوحوا
شور
وای وای وای وای
میاد صدای غریب مادر
وای وای وای وای
حسین تو گودال بی یار و یاور
وای وای وای وای
شلوغ شده دور و برش سادات ببخشن
قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشن
قاتل اومد با خنجرش سادات ببخشن
از خیمه اومد خواهرش سادات ببخشن
تکیه به نیزه ها زد سادات ببخشن
فاطمه رو صدا زد سادات ببخشن
لب تشنه دست و پا زد سادات ببخشن
-------
وقت جدایی رسید
میر و علمدار من یوسف بازار من
ماه سپاه حسین یار وفا دار من
وقت جدایی رسید باد مخالف وزید
از شرر داغ تو پشت برادر خمید
پشت و پناهم شکست پشت سپاهم شکست
فاطمه در کربلاست علقمه در خون نشست
از جان خود سیرم ای خدا
من بی او میمیرم ای خدا
اهل حرم ناله کنان با مادرم
تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم
اهل حرم بی قرار خسته و چشم انتظار
ماه حرم در خسوف مانده در این شام تار
ای یل ام البنین گریه ی من را ببین
من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین
دریای خون گشته علقمه
دنبالت آمده فاطمه
در این غربت سایه ی تو رفت از سرم
تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم
العطش کودکان هلهله دشمنان
ولوله ی کاروان بر لبم آورده جان
وقت جسارت شده نوبت غارت شده
خواهرت آماده ی بند اسارت شده
جانم را آوردی بر لبم
من فکر فردای زینبم
می گذرد کاروان روی گل ارغوان
قافله سالار آن سرو شهید جوان
خورشیدی تابیدی ای شهید
تایپ : مجتبی نظری پور
منبع : وبلاگ شعر و سبک shear.blog.ir