خاکریز مجازی

رسانه جوان بصیر و انقلابی

خاکریز مجازی

رسانه جوان بصیر و انقلابی

خاکریز مجازی
بصیرت، قرآن، حدیث، احکام، مناسبتهای مذهبی، دروس حوزه، مداحی، طلبگی ...
پیوندها

http://upload7.ir/imgs/2014-12/32091668608289428909.jpg


متن مداحی های شب اربعین 91 

حاج محمود کریمی - چیذر

روضه

از تو پنهان مانده این مطلب چهل روز است که

دوختم لب را به روی لب چهل روز است که

با خیالت آمدم آری مرا بر روی خاک

سوی تو آورده این مرکب چهل روز است که

پای زخم گوش اما بیشتر من سوختم

پای زین العابدین در تب چهل روز است که

من که عمری را صبوری کرده ام اما رباب

غصه ها دارد در این مکتب چهل روز است که

حسرت دوری تو هر شب به من سر می زند

با حساب این سی و نه شب چهل روز است که

بچه ها را می شمارم دم به دم کم می شوند

خشته ام دیگر از این منسب چهل روز است که

از رقیه کم ترم انگار ای خورشید من

رو گرفتی از چه از زینب چهل روز است که

---------

تو رفتی و ما تو خیمه موندیم

اون شب و با اشک به صبح رسوندیم

هی گریه کردیم هی روضه خوندیم

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

تا اول صبح آفتاب در اومد

دشمن دوباره با خنجر اومد

تهدیدمون کرد عمرم سر اومد

اشکای ما رو خوب شد ندیدی

وای از جدایی داد از زمونه

از این جدایی دارم نشونه

ماها رو بردن با تازیونه

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

خواهر همیشه با بچه هات بود

خون سر تو روی چشات بود

اگر میدیدی روز سیات بود

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

تو شهر کوفه با حال خسته

بارون سنگ و دستای بسته

مثل ابالفضل ابروم شکسته

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

رباب و گریش ای داد بی داد

هر جا یه بچت با گریه جون داد

یه شب رقیت از ناقه افتاد

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

همون که می برد رو نی سرت رو

دیدم تو دستش انگشتر تو

زد با همون دست به دختر تو

یه شب خرابه که شام غم بود

تو بزم ماتم سر تو کم بود

وقتی رسیدی چشات رو هم بود

حال ماها رو خوب شد ندیدی

اشک رقیه خون شد تو چشماش

دیدم نداره جونی تو دستاش

خودم کشیدم خار از تو چاهاش

خوب شد ندیدی خوب شد ندیدی

بزم شراب و چوب جفا رو

تو حنجر ما زخم صدا رو

چوب حراج و گوشواره ها رو

بی معجرا رو خوب شد ندیدی

نوحه

از می عشقی که کس آن را ندید

بر مشام انبیا بویی رسید

نشعه ی آن بوی تا دل را ربود

انبیا را جبرئیل آمد فرود

عاشقی دیدم سرا پا نور بود

شور بود و شور بود و شور بود

تا شراب عشق با خم سر کشید

گفت آن مست خدا هل من مزید

عشق پیش پای او زانو زده

دست بر دامان آن بانو زده

در حریم قدس محرم زینب است

معنی عشق مجسم زینب است

ناخدای کشتی غم زینب است

آنکه هست بر غم خاتم زینب است

ای علی مبحوت تفسیرت شده

ای علی اکبر عنان گیرت شده

-----

ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است

محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است

دانش آموز علی و خواهر ناموس دین

کی دهد معجر ز سر قرآن کتاب زینب است

از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی

آن صدای سوزش قلب کباب زینب است

جامه ی یاران سیاه و محفل و پرچم سیاه

آری آری این سیاهی یادگار زینب است

ای برادر من                               چشمای تو روشن

روم نمیشه بگم رفت                       معجر از سر من

مردم تو کوچه نشستن              دست و پاهامون و بستن

زمینه

بی تو با اسیرانت کربلا رفتم ای حسین من

تنها گریه ها کردم اما جنگیدم با همه دشمن

پیش من سر تو روی نیزه بود                        شد جسمم شبیه مادرم کبود

عزادار و داغ دیده اومدم                 حسین

سر خاک تو خمیده اومدم               حسین

ببین جون به لب رسیده اومدم         حسین

حسین

-------

ای کاش بودی میدید لحن حیدر رو در صدای من

جمع مردم کوفه گریه میکردن پا به پای من

خونی که لبا لب تو این دلم                           جاری شد به روی چوب محملم

پاشو حال خواهر و ببین                  حسین

خزون گلای پرپر و ببین                 حسین

پاشو این سر شکسته رو ببین            حسین

حسین

-----------

وای از اون شبایی که من پرستار بچه ها بودم

وای از اون روزایی که در به رد بین کوچه ها بودم

من بودم میون قوم بی حیا                                 جات خالی محله ی یهودیا

تموم سفر به انتظار تو                   حسین

رسیدم تا جئن بدم کنار تو              حسین

بمیرم رو خاک این مزار تو          حسین

------

کارم تمومه نمونده جونی به تنم

یه ارعین دارم برات زار می زنم

زار می زنم زار می زنم حسین


واحد

از تو پنهان مانده این مطلب چهل روز است که

دوختم لب را به روی لب چهل روز است که

با خیالت آمدم آری مرا بر روی خاک

سوی تو آورده این مرکب چهل روز است که

پای زخم گوش اما بیشتر من سوختم

پای زین العابدین در تب چهل روز است که

من که عمری را صبوری کرده ام اما رباب

غصه ها دارد در این مکتب چهل روز است که

حسرت دوری تو هر شب به من سر می زند

با حساب این سی و نه شب چهل روز است که

بچه ها را می شمارم دم به دم کم می شوند

خشته ام دیگر از این منسب چهل روز است که

از رقیه کم ترم انگار ای خورشید من

رو گرفتی از چه از زینب چهل روز است که

------

چهل روز است که من داغ دارم

چهل روز است که من بی قرارم

------

حرف دلدارم با خاک این سرزمین                 خواهرت اومد زیارت اربعین

خسته و قد کمون اومدم

با تن نیمه جون اومدم

با لب روضه خون اومدم

رفتم از حال          پیش گودال          تا رسیدم حسین

کی میدونه          این چها روز      من چی دیدم حسین

السلام و علی ساکن کربلا

السلام و علی کشته ی بی کفن

--------

قاتل تو با من هم سفر شد حسین                قدم از مادر خمیده تر شد حسین

کشته ی سر جدایی حسین

ای تن بوریایی حسین

خواهر اومد کجایی حسین

قاتل من            ای برادر          خاک این کربلاست

خاک قاسم        خاک اکبر         خاک عباس کجاست

السلام و علی ساکن کربلا

السلام و علی کشته ی بی کفن

السلام و علی پاره پاره بدن

--------

آخرین باری که دیدمت یادمه                   گوشه ی گودال با مادرم فاطمه

ای برادر دوباره سلام

ای سر پر ستاره سلام

ای تن پاره پاره سلام

دیگه پاهام           جون نداره          بس که خوردم زمین

حالا چشام          خون میباره                 قد یک اربعین

السلام  علی ساکن کربلا

-------

ذرات و کائنات همه مرده یا خموش

میدان احتجاج و زنی یک علم به دوش

آتش فشان قهر خداوند در خروش

قلب جهان به عمق زمین گرم جنب و جوش

هو هوی ذوالفقار علی میرسد به گوش

در هاله ای ز حیدر کرار زینب است

نون قلم نبیست و ما یسطرون حسین

طاق فلک علیست به عالم ستون حسین

قلب حیات حضرت زهراست خون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین

در این قیام نقطه ی پرگار زینب است

مولاتی یا زینب


تایپ : مجتبی نظری پور 

منبع : وبلاگ شعر و سبک

=======shear.blog.ir=======

نظرات  (۱)

عالی