متن درس اخلاق مرحوم آیت الله مشکینی ره - 1380.10.1
«السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَی وَ الْیَقِینِ وَ الْجَنَّةُ لِلْمُطِیعِینَ وَ النَّارُ لِلْعَاصِینَ وَ المُلْحِدِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی أشْرَفِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلَی أعْدائِهِمْ أجْمَعِینِ».
«أُوصِیکُم وَ نَفْسِی عِبَادَ اللَّهِ بَتَقوَی اللَّهِ»
تا میتوانید از گناهان پرهیز کنید. گناه را بشناسید، ثواب را بشناسید، مورد رضایت خدا را بفهمید که از چه کاری راضی است و مورد غضب خدا را هم بفهمید که از چه کارهایی ناراضی است. گناهان را ترک کنید که آبروی انسان در دنیا و آخرت است و از خدا بخواهید که این توفیق را به شما عنایت کند که گناه نکنید. روزی یک قبای نویی پوشیده بودم. استاد من نگاه کرد گفت فلانی یک دعایی برای تو بکنم انشاءالله در این لباس از تو گناه صادر نشود. یک مطلبی است. در یک خانهای وارد میشوی خدایا در این خانه از من گناه صادر نشود. خدا فرزندی به شما داده است. خدایا من دربارهی این فرزند من گناه نکنم. این نعمت است که به من دادی به وسیلهی آن من گناه نکنم. از گناه تا میتوانید پرهیز کنید. سعادت دنیا، سعادت آخرت در تقوا و پرهیز از گناه است. من میخواستم این نکته را به دوستان عرض کنم که انسانها، روح انسانها مختلف است. نه فقط انسانها، همهی موجودات با هم اختلاف دارند. حتّی سیب یک میوهای است که خیلی با هم اختلاف دارند. بعضی سیبها خیلی خوب است، خوشرنگ است، معطّر است بعضی سیبها بد هستند. میوهجات چقدر اختلاف دارند و همچنین حیوانات یک گوسفند با گوسفند دیگر خیلی اختلاف دارد. شتری با شتر دیگر اختلاف دارد. فرشته با فرشته خیلی اختلاف دارد.
در روایت دارد عربی را میخوانم و ترجمه نمیکنم. «إِنَّ فِی الْمَلَائِکَةِ مَنْ بَاقَةُ بَقْلٍ خَیْرٌ مِنْهُ»[1] فرشتهها مراتب دارند؛ یکی با پیامبر گرامی همراه به آسمانها میرود، اسم او معلّم الأنبیاء است. انسانها هم اختلاف دارند، نه جسم آنها با هم مختلف است، پیدا است جسم انسانها با هم خیلی اختلاف دارد. امّا آنچه که خیلی اختلاف دارد روح انسانها است. بعضی از انسانها روح کوچکی دارند. بدن قوی، هیکل قوی امّا روح خیلی کوچک است. به اندک چیزی آزرده میشود. اندک ناراحتی او را به جزع و فزع درمیآورد. تاب اندک مرضی را ندارد، قدرت اندکی فقر را ندارد، خیلی کوچک است، عصبانی میشود، کنترل خود را از دست میدهد، حتّی گاهی برای خدا اوقات او تلخ میشود. اینطور نباشید. إنشاءالله این نوع افراد در محیط دیدن ما نیست. بعضی از انسانها خیلی بزرگ هستند و بزرگوار هستند، کوه هستند. المؤمن گاهی اینطور است که مثل دریا خیلی بزرگ هستند. قلب آنها خیلی وسیع است و چه نیکو میفرماید علیّ بن ابیطالب: «یَا کُمَیْلَ بْنَ زِیَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ»[2] کمیل، این دلها را که میبینی در سینهها وجود دارد همه مثل ظرف هستند. بعضی از ظرفها استکان است، بعضی از ظرفها استخر است. «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا» هرچه عظیم و بزرگ باشد هیچ مصیبتی او را از جا تکان نمیدهد، هیچ ناراحتی او را تکان نمیدهد. عظیم و بزرگ است.
راوی میگوید به خدا قسم آن وقتی که تمامی لشکریان حسین بن علی (سلام الله علیه) کشته شدند و تنها بود به قیافهی ایشان نگاه کردم دیدم صورت ایشان مثل یک آدم خوشحال برافروخته است! این انسان بزرگ است، حوادث در برابر او هیچ است. «کَالْجَبَلِ الرَّاسِخُ لَا تُحَرِّکُهُ الْعَوَاصِفُ» تعبیرات من ناقص است، تعبیر از آنها است. میفرماید مؤمن مانند این کوه دماوند و الوند است. هزارها سال در جای خودش است. نه باران، نه تگرگی، نه بادی نتوانسته او را حرکت بدهد. از این نوع مؤمنها باشید. «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ» پیامبر گرامی هم برای این مطلب یک نکتهای فرموده است. «إِنَّ لِلَّهِ آنِیَةً»[3] خداوند روی زمین ظرفها دارد. در دلها، در سینهها خدا ظرف دارد. قلب المؤمن ظرف است، برای خدا است. «فَأَحَبُّهَا إِلَى اللَّهِ» کدام ظرفها برای خدا محبوبتر است خدا او را بیشتر دوست دارد؟ فرمود: «َصَفَا مِنْهَا وَ رَقَّ وَ صَلُبَ» سه صفت داشته باشد؛ یکی صاف باشد، پاکیزه باشد، پر از کینه و عداوت نباشد. بعضی افراد نسبت به هیچ کس عداوت ندارند. نسبت به همه خیرخواه هستند حتّی به دشمنان خود. وقتی سنگ آمد پیشانی پیامبر در احد شکست، سنگ آمد دندان مبارک حضرت، لبها شکافته شد و دندان حضرت شکست یک عدّه دور ایشان جمع شدند یا رسول الله دیگر چه میخواهید؟ یک دعا، یک نفرین بکنید که این حیوانات صحرا نابود شوند. دست به دعا برداشت. تصوّر کردند حالا حضرت کار را حل میکند، یک نفرین میکند همه نابود میشوند به راحتی برمیگردند به سراغ کار خود میروند. گفت: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ»[4] خدایا نکند یک وقت به این خونی که از من ریخته میشود به من ترحّم کنی به آنها عذاب نازل کنی! آنها نمیفهمند خدا اینها را ببخش.
عظمت روح ایشان به دشمن هم میرسید. میخواهم عرض کنم که اینطور باشید. حسین بن علی (سلام الله علیه) اینطور بود، پیامبر اینطور بود. انسان بزرگ باشید و انسان بزرگوار. مرحوم مطهّری یک سخنرانی در جایی دارد، یک نکتهی اخلاقی، عرفی خیلی خوبی استنباط کرد. میفرماید بعضی از انسانها بزرگ هستند، قلبها، روحها بزرگ هستند ولی بعضی از انسانها بزرگوار هستند. مثلاً نادرقلی خان، نادرشاه که معروف است روح خیلی بزرگی داشت. ناپلئون بناپارت رئیس جمهور فرانسه روح خیلی بزرگی داشت، همّت او خیلی زیاد بود امّا آدم بزرگواری نبود. یعنی آن بزرگی که با انسانیّت توأم باشد آنطور نبود. بزرگوار باشید، روح شما بزرگ باشد. «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»[5] آیه چه میگوید؟ ای شفای مرضها، ای قرآن بزرگ، ای نسخهی الهی، ای اصلاحکنندهی جامعه، ای هدایت کنندهی بشر و سعادتبخش برای همهی جهانیان، ای قرآن که ما در پیشگاه او معذرت میطلبیم که تو را نخواندیم، نفهمیدیم، عمل نکردیم و از دنیا رفتیم. روزی بیاید که تو مورد عمل قرار بگیری آن وقت بشر بفهمد که قرآن چیست؟
روایت دارد که حضرت بقیۀ الله (ارواحنا له الفداء) «یَأتی بِدِینٍ جَدِیدٍ» یک دین نویی برای مردم میآورد.!!! آیا اسلام را کنار میگذارد برای مردم دین نویی میآورد؟ اسلام را بحقیقته در جامعه پیاده کنیم همه تصوّر میکنند اگر اسلام این بود که ما خیلی اشتباه کردیم آن وقت قرآن چه میفرماید؟ روز قیامت هیچ مال و فرزند برای انسان نفع نخواهد داد مگر یک چیز؛ آن را پیدا کن. شنوندهی گرامی، بیننده، آن را پیدا کن. «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ» یک دل پاکیزهای به آنجا ببر. امام میفرماید آیا میدانی آن دل پاکیزه که به آنجا ببری چیست؟ دلی که با خدا ملاقات کند از اینجا به آن عالم برود «وَ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ غَیْرُهُ» جز او چیزی در آن دل نیست. بنازم به حضرت داوود، میگوید: «یَا دَاوُدُ فَرِّغْ لِی بَیْتاً أَسْکُنْهُ»[6] ای داود این خانه را خالی کن، من یک خانهای پیدا کنم.
ما داود باشیم تصوّر میکنیم یک خانهی اجارهای پیدا کنیم که بیاید بنشیند. ای داود یک خانهای پیدا کن، تخلیه کن جای من آنجا است. خدای او کجا است؟ دل تو، دل مؤمن. اگر این محبّت چیزهای پست بگذارد ما انسان بشویم اگر این محبّت دنیا و زن و فرزند. البتّه من دفع اشکال کنم؛ نگویید انسان باید مال و زن و فرزند را هیچ دوست نداشته باشد. نه این جواب را امام حسن و امام حسین فرمودند. در روایت دارد روزی پیامبر گرامی به حسنین بچّه بودند با آنها بازی میکرد. گفت من شما را خیلی دوست. دارم. خدایا پیامبر حسنین را دوست داشت شهادت بده ای مسجد، این دیوار، ای ستونها، ای روز جمعه شهادت بدهید که ما هم حسنین را دوست داریم. حسن و حسین نور چشم ما هستند. حسین به کربلا میآید دل ما مشوّش است. ما فکر میکنیم این چند روز چگونه بر زینب خواهد گذشت؟ در آنجا چه خواهد شد؟ بر اینها چه گذشت؟
حسنین نشسته بودند، پیامبر فرمود: حسن من، حسین من، شما را خیلی دوست دارم. حسن بود یا حسین (سلام الله علیهما) گفت آقا شما چند بار به ما گفتید دل باید فقط خدا را دوست داشته باشد نه غیر خدا را. فرمود بله حسن من، حسین من، من شما را هم برای او دوست دارم، چون او را دوست دارم و او گفته تو را دوست دارم، من دوست دارم. مال خود را دوست داشته باش، زن و فرزند خود را دوست داشته باش، همه را دوست داشته باش. چرا؟ برای اینکه او گفته من دوست دارم. معنای آن این است؛ اگر یک روز این مال و این زن و فرزند سبب بشود که من از دین خود بری بشوم آنها را دور میاندازم، رها میکنم و به سراغ خود او میروم. «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»[7] متوجّه باشید که باید دل پیدا کنید. قرآن میگوید این قرآن برای کسی است که دل داشته باشد. دل داری؟ در روایت دارد روزی حضرت موسی قوم خود را جمع کرد و شروع به سخنرانی کرد. انبیاء سخنران بودند، خطیب بودند، چه خطبههایی! شروع کرد به سخنرانی، خیلی در شنونده اثر گذاشت، در دل شنونده اثر گذاشت. «فَقَامَ رَجُلٌ فَشَقَّ ثَوْبَهُ» یک دفعه یک مردی از جا بلند شد از بس اثر کرده بود پیراهن خود را کشید و پاره پاره کرد! خدا دستور داد موسی به این بندهی من بگو «لَا تَشُقَّ ثَوْبَکَ وَ لَکِنِ اشْرَحْ لِی عَنْ قَلْبِکَ» بندهی من لباس خود را پاره نکن، عصبانی نشو. حتّی اینطور برای من از حالت عادی بیرون نرو. دل خود را بزرگ کن، دل تو وسیع بشود، انسان بزرگ باشی، من آن را دوست دارم، قلب تو قلب الهی باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ».