خاکریز مجازی

رسانه جوان بصیر و انقلابی

خاکریز مجازی

رسانه جوان بصیر و انقلابی

خاکریز مجازی
بصیرت، قرآن، حدیث، احکام، مناسبتهای مذهبی، دروس حوزه، مداحی، طلبگی ...
پیوندها

http://www.shomalnews.com/photo/130292765469773076.jpg

خداوند ان‌شاءاللَّه شروع مرحله‌ی جدید زندگی شما را مبارک کند.هر چند که ورود در رشته‌ی تحصیل علوم دینی و طلبه شدن، یک مرحله‌ی سرنوشت‌ساز و مهمی محسوب میشود و طلبه‌ی با عمامه و بیعمامه، هر دو گونه‌اش را داریم؛ لیکن نفس تلبّس به لباس روحانیت و اهل علم دینی و گذاشتن عمامه هم خودش مرحله‌یی است و بسیار حایز اهمیت میباشد. تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یکطور از شما توقع دارند؛ اما وقتی عمامه بر سرگذاشتید، این توقع طور دیگری خواهد شد.

این لباس، هزار سال است که لباس علم میباشد.

شما آقایانی که این عمامه را سرتان گذاشتید، از لحاظ مادّی و فیزیکی، چند سیر بیشتر جِرم و ثقل ندارد. البته بعضی ازعمامه‌ها الان که من دست میزدم، خیلی سفت و وزن‌دار بود؛ اما بعضی از آنها این‌طور نبود. خود عمامه، یک چند متر پارچه است که اگر در ترازو بگذاریم، چند سیری بیشتر نمیشود؛ اما ثقل معنوی این عمامه خیلی زیاد است. حقیقتاً یک گردنِ کلفت و قوی معنوی لازم دارد که بتواند زیر این تاب بیاورد. بعضی از گردنها زیر بار عمامه میشکنند، بعضی هم اصلاً آن قدر تخدیر میشوند که آن بار را احساس نمیکنند. اینها درست نیست. بایستی ما واقعاً از لحاظ معنوی خودمان را قوی کنیم. بنیه‌‌ی معنوی قوی لازم دارد.

بیانات در مراسم عمامه‌گذاری جمعی از طلّاب‌ ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

خداوند ان‌شاءاللَّه تلبس به این لباس مقدس و تعمم به تیجان‌الملائکه را بر شما عزیزان مبارک بفرماید. برادران عزیزی که معمم شدند، از این لحظه به‌طور رسمی مسؤولیتشان مضاعف میشود. در نظام اسلامی همه مسؤولند؛ «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیّته»؛ (۱) لیکن بعضی از موقعیتهای اجتماعی، مسؤولیتهای مضاعفی دارد؛ و لباس ما از جمله‌ی آن موقعیتهایی است که از چند جهت مسؤولیتش مضاعف است: اولاً چون لباس علم است و عالم از دیگران مسؤول‌تر است؛ بخصوص علم دین است، که اذاعه‌ی(۲) علم دین و بیان حقایق الهی، شغل انبیای عظام پروردگار است؛
ثانیاً چون مردم معتقدند که در ملبسان به این لباس، معنویت و تقوا و ورعی هست. مردمی که در امور مادّی و معنویشان با احتیاط برخورد میکنند، به یک روحانی که میرسند، احساس اعتماد میکنند. با این لباس هر جا باشید، مردم به شما احترام و سلام میکنند؛ وقت نماز بشود، اگر بخواهند از بین خودشان یک نفر را به امامت بگمارند، شما را خواهند گمارد؛ اینها حاکی از اعتماد دینی مردم به این لباس است؛ این خود به طور اضافه مسؤولیتی را بر دوش ما بار میکند. ما باید کاری کنیم که مشمول آن روایاتی نباشیم که هرکس باطن او از ظاهرش کمتر بود، «فهو ملعون».
 
مسؤولیت سوم این است که امروز در نظام سیاسی کشور، روحانیت نقش دارد - چون نظام، نظام دینی است - و این نقش در شکلهای مختلف مشاهده میشود؛ از حضور در دستگاهی برای اقامه‌ی نماز جماعت یا بیان احکام دین بگیرید، تا زمامداری جامعه. کارهای دینی و مسؤولیتهایی که متوقف به معرفت دینی است؛ حتّی خیلی از آنهایی هم که متوقف به معرفت دینی نیست، به روحانیون محول میشود؛ اینها مسؤولیتهای شماست. شما اگر معمم هم نبودید، البته مسؤولیت داشتید. اگر کسی عالم دین باشد و معمم نباشد، البته مسؤولیت دارد؛ اما اگر معمم باشد، این مسؤولیت مضاعف است؛ حواستان را جمع کنید.
  
هر شغل و هر مقامی اقتضائاتی دارد؛ انسان باید آن اقتضائات را قبول کند. التزام به شیئ، التزام به لوازمش است. با این لباس، از برخی از چیزها باید گذشت. البته در قبال هرچه انسان در دنیا از آن بگذرد، خدای متعال چیزی دارد که «فیه قرّة اعین»؛ بهترش را خدا میدهد. یک جوان همسن شما فرضاً اگر در خیابان راه برود، با رفیقهایش شوخی بکند، قهقهه هم بزند و دنبال یکدیگر هم بدوند، کسی نمیگوید چرا؛ اما شما که معممید، نمیشود این کارها را بکنید. حالا این یک مثال کوچک بود؛ از این قبیل، چیزهایی هست که انسان وقتی وارد جرگه‌ی خاصی شد، باید به اقتضائات و التزامات آن ملتزم باشد؛ اینها را رعایت کنید.
  
قدر این عمامه را هم بدانید. اگر ماها به لوازم این عمامه عمل بکنیم، چیز بسیار شریفی است. این لباس، همان چیزی است که دشمن نتوانسته آن را فتح کند. کسانی از اهل این لباس فاسد شدند و در طول تاریخ، فسادشان هم ضررهای بسیار شدید و لطمه‌های بزرگی به اسلام و مسلمین زده؛ اما دشمن نتوانسته این حصار منیع را فتح کند. با اهل این لباس خیلی هم مبارزه کردند؛ خیلی هم توی سرشان زدند؛ خیلی هم دام بر سر راهشان گستردند؛ اینها در طول این سالهایی بود که ما یادمان است، یا قریب به زمان ما بود؛ مثل زمان رضاخان که بنده یادم نیست، اما قضایایش را اجمالاً شنیده‌ام. جاها و جاذبه‌هایی درست کردند، تا طلبه را که در مضیقه‌هایی گرفتار میشود، از درس و بحث و حوزه به آن‌جاها بکشانند و دهانش را با یک آبنبات شیرین کنند؛ برای این‌که از این سمت منخلعش کنند. البته یک عده از سست‌عنصرها و آدمهایی که آن نضج شخصیتىِ لازم را نداشتند، رفتند و مجذوب هم شدند؛ اما آنها قادر نشدند که این قلعه را فتح کنند.

نظرات  (۵)

۲۲ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۵۷ خیزش تی وی | KhizeshTv
سلام علیکم
محبتتان جبران شد.

پاسخ:
تشکر از محبتتون
۲۲ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۱۵ ابوالفضل نخعی
بسیار مفید
+
بعضی از ملبسین به این لباس، که اسم روحانی هم دارند، آبروی هرچی روحانیت را برده اند.!!
پاسخ:
همه قشری آدم خوب و بد داره روحانیت هم استثنا نیست.
خدا حفظ کند شما نگهبابان دین مقدس اسلام ...
پاسخ:
خدا به همه توفیق بده در راه حق بصیر و بااستقامت باشیم.
۲۲ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۶ علی رضا عظیمی راد
سلام
لطفا بخونید و نظر بدبد و اگه خوشتون آمد، امتیاز بدید
http://mohajabe.blog.ir/post/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
راستی یادتون نره تو وبلاگی ها به محجبه رای بدید
http://weblogiha.blog.ir/1395/01/13-1
التماس دعا